همیشه دلم میخواست صدای سینا بشنوم . هیچ تصوری از صداش نداشتم . تا اون روز وقتی سلام کرد .. . نمیدونستم عشق این طوری باشه ...! مثل این گیجا فقط نگاهش میکردم.
0290 - دمی با خیام رباعی هفدهم و هجدم بازدید : 317
يکشنبه 17 آبان 1399 زمان : 1:38
همیشه دلم میخواست صدای سینا بشنوم . هیچ تصوری از صداش نداشتم . تا اون روز وقتی سلام کرد .. . نمیدونستم عشق این طوری باشه ...! مثل این گیجا فقط نگاهش میکردم.
0290 - دمی با خیام رباعی هفدهم و هجدمفقط این سیب زمینی تنوری که من درست کردم باعث شد سینا گیر به موضوع ازدواج نده
فردا ظهر برمیگردهمامان پیام داد بیداری کارت دارم بیا پایین ..
سیب زمینی تنورییه کار خفن دیدم . به سینا گفتم من دلم میخواد همینو انجام بدم البته با یه شکل دیگه . خوشش آمده بود . یه کار تفریحی هست اما خب مربوط به کارمه :)
دیدار به مناسبت هفته بسیج دانش آموزیوای قلبم :) از وقتی شنیدم چشمام قلبی شده ... :))
یه کار دو ساعته خفنصبح سر صبحانه ، سینا دستشو خیلی آروم گذاشت روی لپم یه چیزی بهم گفت ...
چهره با طراوت پدر؛ گشتی شادمانه در مزرعهامدن تخت جابه جا کردن . بخاطر موهام کسی ندید . حواسم نبود داشتم جلو مامان موهام سربالا میزدم . دیگه فهمیدن
دوربین مدار بستهوای دیشب یکی زنگ زده ولی من دیشب این قدر خسته بودم که خیلی زود گوشی خاموش کردم و خوابیدم .
پرنده دروغگو»درونگو"باتقلیدصدای حیوانات غذای حیوانات رامی دزددخب تماس نگرفت !
بیو گرافی داستان💥The united friends VS Hawkmoth💥:تعداد صفحات : 0